دقت کردین تو آرشیوم آذرو ندارم.چرا ازم تا حالا نپرسیدین
چرا؟
خوب عیبی نداره خودم میگم آذر تولد کسی که خیلی
دوستش دارم بود.آذر تولد کسی دلم میخواست همیشه با
هم زندگی کنیم بود آذر تولد خواهرم بود.راستش امروز
دارم مثل خر بهونه میگیرم میدونم دردم چیه.دلم گرفته.
لوله باز کنی سراغ دارین؟ولی از شوخی گذشته
یکی بره به این خواهر بی انصافم بگه دلت میاد خواهرتو
تنها گذاشتی؟آذر همدیگه رو دیدیم بوست کردم آخه تولدش
بود خیلی دوسش دارم بازم دوست دارم ببوسمش.
یه ساعت باهات بودنم یه ساعته یه ساعت تو تولد بودنم
یه ساعته واسه من قیمتش اندازه یه عمره.کاش بازم آذر
بشه بیام ببینمت.بازم تولدت؛البته بهت بگم فیلمشو دارم
تقریبا هر روز میبینم ولی واقعیت که نمیشه.آخ تولد اون داداش
که جفتمونم خیلی دوسش داریم بهت زنگ زدم بگم که
آبجییی جونم تولد داداشی یادت نره فرداس بهش زنگ بزن
تبریک بگو یادت نره.آرزوم شده یه بار دیگه یه بهونه باشه که
بهت زنگ بزنم حرف بزنم چند کلمه هم واسه خودش کلی یه.
همین که بگی سلام؛مرسی؛باشه؛خداحافظ هم آروم میشم.
ولی خب خدا یا تو نمیدونم هر جفتتون محرومم کردین.تو با اون
رفتارت خدا با قهراش بهم ثابت شده که دعا کردنم دیگه جواب نمیده.
چرا همه باید با تو حرف بزنن جز من خواهرت آخه چرا اینکارو
میکنی؟ببین سکوت تو تنهایش داره خفه میشه!پا شو بیا یه بار
فقط یه بار بیا پیشم.
الان بلاگ لولیان بازه و با این آهنگ قشنگش منو هوایی کرده
شما ببخشید.
نه برای اسم لولیان که فقط به حرمت این همه عشق این سطور رو نوشتم....!
اه ه ه .چقدر سخت بود نفهمیدم.
سلام میسی از این که به من سر زدی
امید وارم موفق باشی یا علی
خواهش میکنم.